شما هم از اونایی هستین که واسه خرید یه چیزی، کلی بالا و پایین کنین؟ دفتر حساب باز کنین و ریز به ریز واسه همه چیز چرتکه بندازین؟ خون خودتونو و دور و بریاتون رو تو شیشه کنین تا بخواین یه چیز رو بخرین؟
من از اونام!
یعنی واسه چیزی که پارسال مهر میخواستم بخرم، اینقدر احتیاط کردم، گفتم این گرونه، دلار رفت بالا، این نمیارزه، این فلان و بهمانه که یک سال و نیم طول کشید. الآن خریدم. نه بهترینه، نه خوش قیمت، نه پرکاربرد و نه حتی نو 🙂
ولی کارمو راه میندازه و مهمتر از همه، منو از یه دغدغه ذهنی نجات داده که مثل خوره به جونم افتاده بود و بخش زیادی از انرژی ذهنیمو تخلیه میکرد. الآن هم دارم این متن رو با همون وسیله مینویسم و بسی شادم.
قدرت تصمیمگیری و انرژی ذهنی ما محدوده. چه بهتر که بتونیم اون رو واسه چیزهای ارزشمند مصرف کنیم. میگن استیو جابز تا سالها یک لباس میپوشید تا انرژی ذهنیشو واسه انتخاب استایل لباس هدر نده. درباره ذهن، مغز، یادگیری، تفکر عمیق و غیره در حال مطالعهام و بعدا بیشتر هم مینویسم ازش.