کاری

مصاحبه‌ها اینطوریه که یک ساعت طول می‌کشه از این سر شهر به اون سر شهر برسی، میری تو دفتری که معلومه خونه بوده و الان دفتر شده. یه فرم بهت میدن که همون اطلاعات رزومه‌تو… ادامه »مصاحبه‌های تکراری و شبیه به هم

یه داستان قدیمی هست که میگه به تاجری گفتند اگر صد سکه بهت بدن چه کار می‌کنی. گفت با یک سکه محصول می‌خرم و با 99 سکه دیگه تبلیغش می‌کنم. حالا اینکه یکم اغراقه، ولی… ادامه »فشارهای این چند هفته

یه نوشته‌ای از محمدرضا مقدسیان خوندم درباره اینکه همچنان مشکل سینمای ایران فیلمنامه‌ست، از اول بوده و هنوز هم هست. درست هم نمی‌شه انگار. حالا می‌خوام چند خطی در این باره صحبت کنم. یه چیزی… ادامه »نوشتن به مثابه حرفه یا عمل؟

هر چند روز ایمیل‌های جابینجا برام میاد که فلان شرکت‌ها به‌دنبال نیرویی مثل شما می‌گردن. خب بیشتر این آگهی‌ها مال شرکت‌های مشهدی هست که گاهی هم موارد جذابی بینشون دیده می‌شه.نکته جالب تکرارشدن اسم برخی… ادامه »آگهی‌های شغلی پرتکرار، نشانه خوب یا بد؟

وقتی از کسایی که می‌خوان تولید محتوا کنن می‌پرسی چرا به این حرفه علاقمند شدی؟ اغلب میگن که نویسندگی رو دوست دارم و همه بهم میگن خوب می‌نویسی و این چیزا.خب مهارت نویسندگی تا حدی… ادامه »تحقیق و جستجو، اولین دلیلم برای نویسنده‌شدن

داشتم پست اینستاگرامی درباره نشونه‌های بارز تو فریلنسرها آماده می‌کردم که چشمم به اولین گزینه خورد.کنترل‌کردن!اینجا یعنی چه کاری انجام بده و چه کاری انجام نده دست خودشه. پروژه‌هایی که قلبی و منطقی بخواد برمی‌داره… ادامه »کنترل‌داشتن در فریلنسینگ

فرض کن بهت یه عنوان میدن و میگن بنویس. تو چند منبع رو می‌خونی، اوت لاین درمیاری، کلی وقت می‌ذاری ۲ تا ۳ هزار کلمه خوشگلِ خوشمزه می‌نویسی و می‌فرستی واسه کارفرما.ایشون با یه کلمه… ادامه »وقتی کارفرما بریف نمیده!